وقتی می گویم عاشقتم
یعنی تو و تو
که در نگاه عاشق
نمی دانم تو اول در آینه یِ تو گیر افتادی یا تو در آینه یِ تو
اما نه، این منم که در نگاه تو و تو گیر افتاده ام
حضور تو در درون
و حضور تو در بیرون و معآلا در درون
وعشق تو وتو در یک روح
در یک آن
همه جمع و همه فرد
ما می شویم من
من می شوم تو
و تویی که از پشت پلکهای من می نگری به تو
و تویی که
و تویی که با کلام تو مرا خطاب قرا می دهی
آری این همه
بسان معجزه
از برکت حضور توست
در زندگیِ من
و از برکت حضور توست
در زندگیِ من و تو
و من شده ام مجرایی برای حضور تو در کنار تو
باشد که این عشقِ همیشه جاری
به برکت این یگانگیِ وجود
به تو برسد
بوس ماهیِ من
صبر می کنم
به نظاره
که چطور
زیبا می شویم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر