سه‌شنبه، آذر ۰۹، ۱۳۸۹

رویِ لوله یِ بزرگ آب کلان شهری، سُر می خوریم تا آن طرف رودخانه.
سمتِ راستِ جاده خاکی را می گیریم، تا اولین فرعی سمت چپ.
لوله یِ بزرگ آب کلان شهری را علم می کنیم.
شب ها سایه اش اولین فرعی سمتِ چپ را آسفالت می کند.
زیر نور ماه، لوله یِ بزرگ آب کلان شهری، دیگر چندان هم نقره ای به نظر نمی رسد.
صبح ها از نو، لوله یِ بزرگ آب کلان شهری را پل می کنیم، رویِ رودخانه یِ خاموش، دکمه یِ پِلِی را می زنیم.
روز از نو
روزی از نو

۵ نظر:

azar گفت...

وای سینا اونجا رو دوست دارم.
خوشبحالتون

من داستانم را جز تو برای کسی نگفته‌ام گفت...

چرا نیستی؟
امیدوارم که خوب باشی

من داستانم را جز تو برای کسی نگفته‌ام گفت...

چرا نیستی؟
امیدوارم که خوب باشی

سینا عابد - Sina Abed گفت...

آذر من خودمم اونجا رو خیلی دوس دارم
ولی می دونم کجاست که ه ه ه ه ه ه ه ه
:))
ببین ایندفعه اومدی می برمت یه جایی که شبیه همین جاست که نمی دونم کجاست
وقتی نوشتمش یاد اونجا افتادم
:دی

سینا عابد - Sina Abed گفت...

مرسی مرسی
من حالم خوبه
سرم شلوغ بود دوسته من
:دی
مرسی مرسی ی ی ی ی

Free counter and web stats